به نام مهربان دانای بی همتا *
دوستان سلام.
مطلب امروز،داستانی جذاب و آموزنده ست که توسط *نی نی* ویلاگ برامون ارسال شده...
گروهی از فارق التحصیلان قدیمی یک دانشگاه که همه در حرفه خود ادم های موفقی شده بودند
با هم به ملاقات یکی از استادان قدیمی خود رفتند.پس از خوش و بش اولیه هر کدام از انها در مورد کار خود توضیح میداد.وهمگی از استرس زیاد در کارو زندگی شکایت میکردند.استاد به اشپزخانه رفت و با یک کتری بزرگ چای و انواع و اقسام فنجان چای خوری (از پلاستیکی و بلورو چینی و کریستال گرفته تا سفالی و یکبار مصرف)بازگشت ومهمانانش را به چای دعوت کرد و از انها خواست تاخودشان زحمت چای ریختن برای خودشان را بکشند.
پس از انکه همگی برای خود چای ریخته و صحبت ها از سر گرفته شد استاد گفت:اگر توجه کرده باشیدتمام فنجان های قشنگ و گران قیمت برداشته شده وفنجان های دم دست و ارزان قیمت در سینی مانده است.شما هرکدام بهترین چیزها را برای خود میخواهید واین از نظر شما امری کاملا طبیعی است.اما منشا مشکلات و استرس های شما همین است.مطمئن باشیدکه فنجان به خودی خود تاثیری بر کیفیت چای ندارد.بلکه برعکس,در بعضی موارد یک فنجان چای گران قیمت ولوکس ممکن است کیفیت چایی که داخل ان است را از دید ما پنهان کند.
چیزی که همه شما واقعا میخواستید یک چای خوش طعم و خوش عطر بود نه فنجان اماشما ناخود اگاه به سراغ بهترین فنجان رفتید وسپس به فنجان های یکدیگر نگاه کردید.زندگی هم مثل همین چای است.کار ,خانه, ماشین ,موقعیت اجتماعی و....در حکم فنجان ها هستند.مورد مصرف آنها نگهداری و در برگرفتن زندگی است.نوع فنجانی که ما داشته باشیم,نه کیفیت چای را مشخص میکند و نه ان را تغییر میدهد.اما گاهی با صرفا تمرکز بر روی فنجان از چایی که خداوند در طبیعت برای ما فراهم کرده است لذت نمیبریم
خداوند چای را به ما ارزانی داشته نه فنجان را .از چایتان لذت ببرید.خوشحال بودن به معنی اینکه همه چیز عالی و کامل است نیست بلکه بدین معنی است که شما تصمیم گرفته اید آن سوی عیب و نقص ها را هم ببینید.
در آرامش زندگی کنید ,ارامش هم درون شما زندگی خواهد کرد!!!
*باتشکرصمیمانه از نی نی و کلیه بازدیدکنندگان*
*یاعلی*